پيشگيري از حريق


احتراق : يك سري از واكنش هاي سريع شيميايي بين يك ماده سوختني واكسيژن كه سبب نور وگرما مي شود ، احتراق گويند.

شعله پيش آميخته  (Pre-Mixed Flame)

اگر سوخت گازي شكل باشد و سپس با اكسيژن مخلوط گردد شعله پيش آميخته نامند .

 

شعله انتشار  (Diffusion Flame)
اگر سوخت مايع يا جامد باشد و اختلاط در جريان احتراق صورت گيرد به گونه اي كه بخارات قابل احتراق به وجود آيد آن شعله ها را شعله هاي انتشاري مي نامند .

نقطه اشتعال :

به درجه حرارتي گويند كه يك سوخت بايد گرم شود تا گازي منتشر سازد كه در مجاورت يك منبع اشتعال آتش گيرد .

نقطه آتش :

به درجه حرارتي گويند كه يك سوخت بايد گرم شود تا با انتشار گازهاي قابل اشتعال باعث ايجاد حريق شود .

 


نكته :
اين سوخت نيست كه مي سوزد بلكه بخارات حاصل از گرم شدن سوخت هستند كه مي سوزند ، از زماني كه اشتعال شروع مي شود و بخارات مشتعل مي شوند شعله ها باعث ايجاد گرماي بيشتري شده و ميزان توليد بخارات قابل اشتعال افزايش مي يابد.

حدود قابل اشتعال (يا قابل انفجار)

عبارت است از حداقل و حداكثر تراكم بخار يا گاز در هوا كه كمتر يا بيشتر از آن در صورت تماس يا يك آتش زنده  اشتعال صورت نمي گيرد و حريم بين اين دو حد را براي هر نوع سوخت در حريم اشتعال يا حريم انفجار نامند ( Flammability Rang ) اين حدود را معمولاً بصورت درصد نمايش مي دهند.

نقطه شعله زني :

درجه ايست كه بخارات مجتمع در سطح مايع به اندازه اي رسيده كه به محض نزديك شدن يك آتش زنده فوراً شعله ميزند ولي اين شعله آني است و انرژي كافي براي ادامه و انتشار ندارد و به مشابه دريچه خطر مي باشد . درحقيقت نقطه شعله زني نقطه تلاتي منحني فشار بخار سوخت مورد نظر وحد پايين قابليت اشتعال است.

 

گسترش حريق :

سه مكانيسم اساسي گسترش حريق عبارتند از:
جابجايي

Convection  هدايت Conduction و تشعشع      Radiation

 

 

جابجايي Convection 


جابجايي حرارت ، يك شيوه انتقال حرارت از طريق حركت هوا است . طي آتش سوزي ، هواي داغ منبسط شده و از آتش دور مي شود . معمولاً قريب 75/. حرارت يك حريق بوسيله هواي محيط و گازهاي توليدي احتراق دور مي شود . صعود هواي داغ موجب مي شود كه هواي تازه از زير كشيده شده ، جاي آنرا بگيرد . بطوريكه در حريق هاي بزرگ به بارهاي شديد و تنوره هاي وحشت انگيز تبديل گشته با خود نيم سوزهاي  شعله در را به مسافات زيادي برده و باعث ايجاد حريق تازه در فواصل دور و نزديك مي گردد. در چنين طوفانهاي آتش ، آب اثر خاموش كننده خود را از دست مي دهد زيرا به محض برخورد  با اين هواي بسيار داغ به سرعت بخار شده و با هواي داغ دور مي گردد.
چنانچه ديوارها و سقف محيط اطراف را مسدود نمايد راه پايين گرفته و  طبقات  زير را در بر   مي گيرد و در صورت تراكم زياد فشار حاصله موجب در هم شكستن شيشه ها شده وحالت انفجاري پيدا مي كند و گاه ديوارها و سقفها را ميتركاند.

 

هدايت :  Conduction
عبارت از انتقال حركت نوساني ملكولهاي زياد تحريك شده به مولكولهاي كم تحريك مي باشد. طي آتش سوزي حرارت مي تواند ازطريق ستون هاي فولادي و لوله هاي فلزي و سيم ها (كه هادي هاي حرارتي خوبي هستند ) منتقل شود .

تشعشع :   Radiation

پرتو افكني عبارت  از انتقال حرارت بصورت امواج الكترومانيتيك است مانند انتقال حرارت خورشيد به سيارات منظومه شمسي از راه تشعشع گذر اين پرتوها خط مستقيم است و از خلاء بدون اتلاف ميگذرند . هرگاه به جسمي برخوردند ممكن است جذب شده و بصورت حرارت در آيند.

 

 

منحني گسترش حريق

دوره رشد حريق از لحظه شروع اشتعال تا زماني كه تمام مواد سوختن درون محيط موجود است ادامه دارد .طول دوره گسترش به فاكتورهاي زيادي بستگي دارد ولي لحظه تعيين كننده (بحراني) زماني است كه شعله ها به سقف مي رسند .لحظاتي كه شعله ها در زير سقف منتشر مي شوند ميزان گرماي تشعشعي كه به سطح سوخت باز تابش مي شود به طور باور نكردني افزايش يافتند و درجه حرارت به حدود 550 درجه سانتي گراد مي رسد.  در مدت 4-3 ثانيه مشتعل خواهند شد . اين انتقال ناگهاني اشتعال شديد Flashover  ناميده مي شود و نقطه شروع فاز ثابت حريق است . اگر در طول دوره رشد حريق تهديد ناكافي باشد ممكن است آتش به دليل فقر اكسيژن به سرعت از مرحله اشتعال شديد افت نموده وآتش كاملاً خاموش شود و اين گونه آتش بدون شعله مي تواند در محيط بسته انباشته از بخارات قابل اشتعال بسيار خطرناك باشد كه ممكن است با ورود اكسيژن بصورت فوران ، شعله ور گردد. اين واكنش برگشت شعله آتش ناميده مي شود.كه مي تواند براي آتش نشاناني كه جهت جستجو ونجا ت افراد وارد اطاق ها مي شوند بسيار خطرناك باشد .

 

اهداف ايمني حريق
 
براي موفقيت آميز بودن ايمني ساختمان لازم است اهداف بطور كاملاً هماهنگ و متناسب تلفيق شوند .اهداف داراي جنبه هاي زيبا يي شناسي ،كاربردي، تكنولوژي واقتصادي خواهد بود .بنابراين اهداف ايمني حريق براي مهندس ايمني دوجنبه دارد يكي امنيت جاني وديگري امنيت مالي . در طراحي براي تامين امنيت جاني مهندس ايمني تلاش مي كند تا احتمال صدمه ومرگ ساكنان ساختمان ها و ديگر افرادي را كه ممكن است آسيب ببينند تا حدود قابل قبولي كاهش دهد . هدف حفاظت اموال و اثاثيه كاهش پتانسيل صدمه به اسكلت ساختمان و محتويات درون آن تا حدود قابل قبولي است. همچنين ساختمان بايد براي عمليات اطفاء حريق در حين آتش سوزي با اندازه كافي ايمن باقي بماند .

روشهاي ايمني حريق
مهندس ايمني كه در پي دستيابي به اهداف ايمني جاني وايمني مالي هستند پنج روش در دسترس دارند.

1- پيشگيري : با كنترل منابع سوخت و منابع اشتعال كه بايد ازعدم شروع حريق مطمئن شوند.

2- ارتباطات: مطمئن شوند كه در صورت بروز حريق ، ساكنان با خبر شده و همه سيستم هاي حساس به حريق يكي پس از ديگري فعال خواهند شد .

 

3- نجات وفرار : اطمينان داشته باشند كه ساكنين ساختمان ومحيط اطراف قبل از اين كه به وسيله گرما يا دود صدمه ببينند مي توانند به مناطق امن بروند.

4- محدود كردن حريق: حصول اطمينان از اين كه اندازه حريق در حداقل است و بنابر اين ميزان وسايل و افرادي كه احتمالاً در معرض تهديد هستند محدود است .

 

5-اطفاء حريق : اطمينان از اين كه حريق را مي توان به سرعت و با كمترين خسارات وارد به ساختمان خاموش كرد.

 

پذيرش و برابري

ايمني مطلق از حريق ، جايي كه هيچ گونه خطري از هيچ طريق وجود نداشته باشد ايده آل است و دسترسي به آن هيچگاه ممكن نيست. مهندسي ايمني هرگز در پي ايجاد چنين ايمني مطلق نيست تنها كاهش مخاطرات براي مردم و اموالشان تا سطحي كه استاندارد بپذيرد كافي است . پيداست كه حول يك نقطه خاص هر گونه افزايش معيار هاي حفاظت حريق به نسبت هزينه هاي غير ضروري براي دستيابي به آن معيار خاص را افزايش خواهد داد . بنابر اين طراحي ايمني حريق بايد به تعادل بين ايمني اقتصاد و رعايت قوانين دست يابد. پذيرش بايد از اين ديدگاه كه ايمني مطلق غير قابل دستيابي است و نيز قانون محدود كردن هزينه (كه نوعي تجزيه وتحليل هزينه وسود است ) بررسي شود .

پيشگيري

ساده ترين و موثر ترين روش براي دستيابي به ايمني حريق جلوگيري از شروع آتش سوزي است كه پيشگيري ازحريق ناميده مي شود. دو راه براي پيشگيري از حريق وجود دارد كه اساس آنها وابسته به مثلث آتش است حذف اكسيژن از يك ساختمان مسكوني اغلب نامطلوب و غير ممكن است  لذا پيشگيري از حريق بر دو ضلع ديگر متمركز شده است . جلوگيري از اشتعال و محدود كردن سوخت موجود ، دو شيوه پيشگيري از حريق هستند .

پيشگيري از اشتعال :

در طراحي براي كاهش خطر اشتعال دو نكته را در نظر داشته باشيد .

الف) شناسايي منابع اشتعال

ب) مديريت ساختمان به گونه اي كه خطر اشتعال از بين برود .

 

در بوجود آمدن حريق چهار عامل عمده وجود دارد .

1-پديده طبيعي (آذرخش يا رعد وبرق)

2-خطاهاي انساني (استعمال دخانيات –كبريت –آشپزي و…..)

3-نواقص فني (از كار افتادن سيم كشي ووسايل برقي )

4-آتش سوزي هاي عمدي (خود كشي –كينه توزي-پوشش جرم و…..)

 

پديده هاي طبيعي :

وحشتناك ترين منبع طبيعي آذر خش است . خطرات آذرخش به خوبي شناخته شده اند . متوسط زمان درخشش آذر خش كمتر از يك هزارم ثانيه طول مي كشد  ولي در خلال اين زمان مقدار بسيار زيادي انرژي الكتريكي به زمين منتقل مي شود . ( شايد شدت جرياني در حدود  100000-10000 آمپر و اختلاف پتانسيل در حدود چندين ميليون ولت )هنگامي كه جريان از مصالح ساختماني يا درزها و شكافهاي بين آنها عبور مي كند انرژي آن تبديل به گرما مي شود كه در واكنش با آب محتوي مصالح ساختماني توليد گازهاي بسيار داغ  مي كند. در اين حالت آذرخش مي تواند ساختمانها را خراب كند .طراحان بايد سعي نمايند كه ساختمانهاي در معرض خطر داراي سيستم برق گيري باشند كه شوك الكتريكي آذرخش را مستقيماً به زمين منتقل كنند. زمين لرزه نيز به دليل خسارتي كه مي توانند به تاسيسات گاز و برق وارد كنند از مخاطرات بزرگ ايجاد حريق هستند .در شرايط حاد ممكن است ساختمانها حتي بوسيله ي فعاليتهاي آتش نشاني مورد تهديد واقع شوند.

خطاهاي انساني:
احتمالاً شايعترين علت اشتعال ومسلماً مشكلترين علتي كه بتوان براي مقابله با آن طراحي كرد خطاهاي انساني است .  تقريباً از تمام حريقهايي كه بوسيله دخانيات و كبريت شروع مي شوند مي توان پرهيز كرد و هنوز اينها از بزرگترين علل حريقهاي خانگي و متعاقباً تلفات جاني هستند.
محوطه هاي با خطر (اشتعال زياد مثل اطاقهاي استراحت وآشپزخانه ) بايد تا آنجا كه امكان دارد از مناطقي كه خطرات مالي وجاني زيادي دارند دورتر قرار گيرند (مانند اطاقهاي خواب وانبار هاي بخصوص )اين روش ساده پيشگيري از اشتعال را مي توان حتي در منازل به كار برد . جايي كه بزرگترين خطر اشتعال در آشپزخانه (پخت وپز) و اطاق نشيمن (استعمال دخانيات) و بزرگترين خطرات جاني در اطاقهاي خواب وجود دارد .طراح بايد سعي كند راه هاي فرار و نجات اطاقهاي خواب به دليل عبور از اطاقهاي نشيمن و آشپزخانه به مخاطره نيفتد.

نواقص فني :
از آنجا كه ايمني كامل از حريق دست نيافتني است بنابر اين بناچار همه سرويس ها وسيستمهاي خانگي روزي از كار خواهند افتاد .  لازم است  طراحي به گونه اي انجام پذيرد كه نواقص قابل  پيش بيني كنترل و تعمير باشند  و مهندس بايد اين مطلب را  در عمر كوتاه مدت و بلند مدت ساختمان در نظر داشته باشد .
نگهداري وتعمير سالانه ساختمان ، معياري مسلم براي ايمني حريق است كه با صراحت مشخص مي كند چه چيزي لازم است تا مطمئن باشيم كه همه ي سرويسها بر اساس استانداردهاي ضروري نگهداري مي شوند .تعميرات و نگهداري ساليانه بايد همه سرويسها (آب،برق، گاز،تلفن) آسانسور ها و سيستمهاي فعال ايمني حريق ساختمان (زنگها ،گازيابها ،كنترل دود ،خاموش كننده هاي اتوماتيك وغيره) را شامل شود .

حريق هاي عمدي:

چهار دسته حريق هاي عمدي وجود دارد كه طراحي براي مقابله با بعضي از آنها ساده تر از بقيه است .حريق هاي عمدي ممكن است براي :

1-منافع مادي

2-پنهان كردن جرم

3-دشمني هاي انتقام جويانه وكوركورانه (اتفاقي)

4-اعمال تروريستي

 

باشد.

 

آتش افروزي براي منافع مالي وحريق هايي را شامل مي شود كه بوسيله ساكنين يا مالكين افروخته مي شود . كلاهبرداري هاي بيمه اي يا تلاش براي حل مشكلات مالي شركتها از طريق انهدام و تخريب كارخانه ها مي باشد.
همچنين در مورد طراحي براي پيشگيري حريقهايي كه براي پوشاندن جرم ايجاد مي شوند كمترين كار را مي توان انجام داد .
فردي كه مي خواهد رد قتل يا جرمش را مخفي نمايد از آتش زدن ساختمان آبايي ندارد. متاسفانه حريقهايي كه براي انتقام جويي افروخته مي شوند كم نيستند. شايد گارگر اخراجي به حق يا به ناحق شكايت يا گله اي از كارفرما دارد وتصميم مي گيرد با منهدم كردن كارخانه ، مغازه يادفتر تلافي مي كند .

سه خط حفاظتي در طراحي ها براي هر ساختمان مي توان فرض كرد .
 اول پيرامون (اطراف )ساختمان
دوم ديوار بيروني ساختمان
سوم مرز بين قسمتهاي مختلف در داخل ساختمان
آخرين دسته از حريقهاي عمومي ،اعمال تروريستي است. خوشبختانه اين پديده در بيشتر مناطق كشور نادر است ولي طراح كه ممكن است هدف اعمال  تروريستي باشند بايد از اين خطر آگاه باشند. نه تنها ساختمانهاي دولتي ونظامي بلكه بازارهاي كوچك وساختمانهاي دانشگاهي نيز در معرض خطر هستند .

محدود كردن سوخت
به نظر مي رسد اگر ساختمان تنها براساس نظر تيم طراحي مديريت و تاسيس شود ممكن است معيارهاي پيشگيري از حريق موثرتر افتدند. محدود كردن مقدار سوخت در دسترس ازدوطريق به كاهش خطر حريق كمك مي كند. اول از طريق كنترل مقدار موادي كه قادرند بسوزد وبراي گسترش آتش توليد گرما كنند. با  اين موضوع (بار آتش سوخت) Fuel Fre Load  ناميده مي شود .دوم مقدار دودي را كه توليد مي شود كنترل خواهد كرد .مقدار پتانسيل سوخت كه مي سوزد تا دود توليد كند اغلب با عنوان بار دو Smoke Load  مشخص مي شود دو نوع سوخت تحت كنترل تيم طراحي مديريت هستند
1) اسكلت ساختمان 2) اثاثيه محتوي ساختمان

اسكلت ساختمان

متاسفانه امكان ندارد كه هميشه يك ماده را ايمن يا غير ايمن ناميد. براي اين كار لازم است در مورد شرايطي كه ماده ايمن است اطلاعات بيشتري داشته باشيم مهندس ايمني بايد در برخورد با سازندگان و توليد كنندگان محتاط باشند زيرا آنان به سادگي اطمينان مي دهند كه يك ماده گواهي ضد حريق دارد. طراح بايد بداند گواهي مذكور چيست ؟ وبه چه معناست .

مشخصات ضروري مواد ساختماني كه قابل اندازه گيري هستند وبايد از آنها آگاه باشيم عبارتند از :

1-قابليت اشتعال: ميزان سهولت سوختن يك ماده وقتي توسط شعله اي مورد هدف قرار   مي گيرد.

2-قابليت احتراق: اين كه آيا يك ماده در اثر گرمايي كه به آن داده مي شود مي سوزد يا نه

3-ميزان انتشار حريق در اثر توليد گرماي ناشي از ماده : وقتي كه آن ماده گرم مي شود كه به سطح انتشار گرما ميزان توليد گرما بستگي دارد.

4-گسترش سطح شعله : چگونه يك ماده از سطوحش شعله منتشر مي كند.

5-پتانسيل تاريك كنندگي دود: درجه اي از محدود شدن ديد كه در اثر توليد دود حاصل از سوختن ايجاد مي شود .

6- مقاومت در برابر حريق: آيا يك جزء يا تركيبي از اجزا ء به علت استحكام جهت دار (مقاومت در يك جهت ) انسجام وخواص عايق بودنشان در برابر حريق مقاومت خواهد كرد يا نه

 

محتوي ساختمان
درصد بسيار بزرگي از حريق ها ، در اثر احتراق محتويات ساختمان شروع مي شوند . بنابر اين جايي كه پيش بيني منسوجات ، اثاثيه يا تجهيزات ساختمان تحت كنترل تيم طراحي مي باشد ، مهم است كه نقش آنها در پيش بيني حريق مد نظر قرار گيرد . خطراتي كه از سوختن لوازم و اثاثيه وتزئينات حاصل مي شود به ساخت آنها بستگي دارد . هيچگونه ماده صددر صد ضد اشتعال وجود ندارد ومتخصص تنها مي تواند سعي نمايد تا با انتخاب كامل وصحيح الياف و فوم هاي اسباب و اثاثيه خطر را به حداقل برساند .

خطرات خاص فوم پلي اورتان ، اين ماده خطر بسيارشديدتري ايجاد مي كند زيرا در هنگام سوختن حجم زيادي از دود بسيار سمي شامل كربن منواكسيد وهيدروژن سيانيد ومقدار بسيار زياد گرما توليد نموده ودر هنگام ذوب قطرات بسيار كوچك مشتعلي ايجاد مي نمايد .

پشتي هاي پلي پروپيلني نيز حريق هايي ايجاد مي كنند كه با سرعت مشابهي توليد دود وگرماي مي كنند كه به گازهاي سمي توليد شده وبه وسيله پليمر ونحوه افزايش مشخصات سوختن ماده بستگي دارد.

الياف براساس مقاومتشان در برابر شعله طبقه بندي مي شوند آنهايي كه مقاومت بيشتري در برابر حريق دارند ووقتي شعله به آنها برسد نمي سوزند ولي ذوب خواهند شد را انتخاب نماييد .

 

مقدمه :

ايمني از حريق در ساختمان به كمك تحقيق طراحي ومديريت ميسر مي گردد . دامنه مطالعاتي آن بسيار وسيع وشامل علوم مختلف در رشته هاي گوناگون است علاوه بر علوم فني وتجربي در صنعت وساختمان از علوم اداري ، روان شناسي جامعه شناسي ودانشهاي مشابه نيز استفاده مي شود كه هريك به نحوي و اندازه اي در آن سهيم هستند .
آتش اگر چه مفيد است ولي مي تواند كشنده نيز باشد .آتش جاذبه ودامنه دارد طبق يك ضرب المثل در آتش يك خدمتكار خوب و يك ارباب بد است .تمدن بشري بدون آتش به شدت تغيير خواهد كرد وزندگي براي آن مفهومي نخواهد داشت .با اين وجود حريق هايي كه از كنترل خارج مي شوند هزينه وخسارت فراواني در بر دارند .خطر حريق تا اندازه اي در هر طرح ساختماني وجود دارد ثابت شده كه ايمني كامل از حريق امري نا ممكن است .با اين وجود ايمني حريق تنها جنبه اي نيست كه تيم طراحي ساختمان بايد آنرا رعايت كند بلكه جنبه هاي ديگري نيز وجود دارند كه بايد مد نظر باشند مانند ،زيبايي شناسي ،كاربردي، تكنولوژي ،اقتصادي وغيره .واگر بخواهيم طراحي موفقيت آميز باشد اين جنبه ها بايد كاملاً درفرايند طراحي ، متناسب ومرتبط با هم مراعات شوند.

براي دستيابي به ايمني از حريق از سه راه مي توان اقدام كرد

1) شناخت علل به وجود آمدن حريق وكوشش براي جلوگيري از بروز آن

2) شناسايي دلايل رشد وگسترش حريق وكوشش براي مصون محفوظ ماندن در مقابل آن

3) ياد گيري اداره كردن حريق وكوشش براي كنترل وخاموش نمودن آتش سوزي

 

در عمل با علم وآگاهي به اينكه حريقها چگونه بروز مي كنند .چطور گسترش مي يابند و به چه نحو مي توان آنها را كنترل و خاموش نمود . از طريق انجام برنامه هايي جدا گانه براي فراهم نمودن ايمني اقدام مي شود .روشهاي سه گانه دستيابي به ايمني از حريق به شرح ذيل مي باشد .

الف) تدوين واجراي استاندارد ها وآئين نامه هاي پيشگيري از بروز حريق اين فعاليت ها مانند كوشش هاي تحقيقاتي وتعليماتي پيرامون مسا ئل گوناگون آتش گيري وآتش سوزي ،تهيه وتنظيم توصيه هاي پيشگيرانه ،روش هاي اداري وخدمات ايمني از اين زمره اند . اين گروهها فعاليتها معمولاً در مراكز مانند دانشگاهها ، آزمايشگاهها ي آتش وحريق شناسي ، سازمانهاي پژوهشهاي علمي وصنعتي ،موسسه هاي تحقيقاتي ،وتهيه استاندارد وگاهي شركتهاي بيمه آتش سوزي انجام مي گيرد .

ب) تدوين واجراي استاندارد ها وآئين نامه هايي ساختماني محافظت در برابر حريق : به طور كلي اين كوششها به منظور فراهم نمودن شرايطي از پيش بررسي تدارك وطرح مي شوند تادر صورت وقوع حريق ، تلفات وزيانهاي جاني ومالي ناشي از آتش سوزي به كمترين مقدار برسد . اين دور انديشيها در قلمرو وموضوع فعاليت موسسه هاي تحقيقاتي ممانعت از حريق نيست وبيشتر در حوزه فعاليت سازمانهايي است كه به صنعت ساختمان وساخت نظارت دارند .

پ) ايجاد سازمانهاي آتش نشاني وتوسعه تدابير وتعليمات اطفاي حريق :

 

مديريت ايمني حريق :

ارائه اسناد ومدارك تصميماتي را كه تيم طراحي ازقبل براي محدود كردن سوخت وپيشگيري از حريق اتخاذ كرده است الزامي است استراتژي ايمني حريق معيارهاي معمول ايمني ساختمان و همچنين اموري كه در حريق بايد انجام شود تنظيم خواهد نمود معيارهاي معمول ايمني ، برنامه تعمير ونگهداري سالانه را به بازديد كامل ومنظم ايمني حريق گسترش خواهد داد ، به گونه اي كه سيستم ها واجزاء ايمني حريق به طور منظم بازديد مي شوند . اين گونه بازديد ها باعث مي شود كه خطرات جديد در داخل ساختمان مشخص شده ومعيارهاي مناسبي براي كنترل آنها اتخاذ شود .

دومين بخش از استراتژي حريق شامل كارهايي است كه بايد در صورت بروز حريق انجام شوند و تيم طراحي بايد اين گونه كارها رادر تهيه پيش طرح در نظر بگيرد. (پناهگاه يا خروج ، اطفاء حريق يا محدود كردن حريق )

 

فرار وگريز
ساختمان ها بايد طوري طراحي شوند كه ساكنين بتوانند هنگام شعله ورشدن حريق قرار گيرند .آنها بايد قادر باشند قبل از آنكه توسط دود وحرارت ازپاي در آيند به عمل ايمني برسند . بنابر اين زمان مورد نياز براي فرار بايد كوتاهتر از زمان انتشار حريق باشد . اين امر با كنترل انتشار حريق وتامين راه هاي فراري كه طولاني وپيج در پيج نباشند حاصل مي گردد. با وجود اينكه بسياري از افراد مي توانند به اندازه كافي براي تخليه تحرك داشته باشند افراد ناتوان به بيماران مزمن يا افراد كم تحرك نياز به مساعدت ودر امر تخليه دارند .

بنابراين سه استراتژي كلي براي فرار وجود دارد

1) خروج ساده با فرار مستقيم از ساختمان هنگام به صدا در آمدن آژير

2) پناهگاه

 

استفاده از مصالح ساختماني غير قابل احتراق جهت تهيه يك مكان امن در داخل ساختمان ، به طوري كه تخليه از بخش ، زماني شروع مي شود كه حريق به قسمت مجاور آن برسد . روشن است كه اين كار تنها وقتي قابل قبول است كه امكان ادامه تخليه بيشتر بدون بازگشت به قسمت منشاء وجود داشته باشد .

همچنين استراتژي سومي براي فرار وجود دارد كه مي تواند به عنوان را ه چاره برخي اقدامات كه در جهت كمك به افراد از طريق اشخاص خارج ساختمان انجام مي شود پذيرفته شود . اقدام به كمك رساني در مورد ساختمان هاي كوچك را مي توان مورد توجه قرار داد كه البته نه قابل اعتماد است ونه قابل ستايش .

 

عرض هر گذرگاه خروج بايد مطابق ظرفيت خروج در نظر گرفته شود و براي بيشترين تعداد متصرفاني  كه ممكن است از آن عبور كنند طراحي شود.در مواردي كه گذرگاه خروج در انتهاي چند خروج واقع گردد ، عرض آن بايد دست كم برابر مجموع عرض تمام خروجهاي منتهي به آن باشد.

تخليه خروج : تخليه خروج آن بخش از خروج است كه بين انتهاي خروج و معبر عمومي (كوچه يه خيابان) واقع شود هر خروج بايد بطور مستقيم و يا از طريق تخليه خروج به معبر عمومي منتهي گردد .

حريق بند اعضايي از بنا ، شامل ديوار سقف،كف مقاوم حريق كه بتواند در مقابل سوختن تمام بار حريق واقع در فضاي مربوط به خود ايستادگي كند.

مقاوم در برابر حريق : مدتي كه مصالح يا تركيبي از آن ، توانايي مقاومت در مقابل آتش مستقيم مطابق استاندارد را داشته باشد.

 

مفاهيم امنيت جاني :
در زمان حريق ، سن ، سلامتي و توانايي ذهني ساكنين بر نحوه عكس العمل آنها و شتافتن به سوي محل امن اثر دارد . ارتفاع ساختمان نيز بر امكان رسيدن به محل امن اثر مي گذارد چرا كه تخليه ساختمان هاي بلند مشكل تر است.

راه خروج
مسير ممتد و بدون مانعي كه براي رسيدن از هر نقطه ساختمان به يك محوطه باز يا معبر عمومي در نظر گرفته شود.
راه خروج از سه بخش مشخص “در دسترس” “خروج” و “تخليه خروج” تشكيل شده است.

دسترس خروج
دسترس خروج آن بخشي از راه خروج است كه به ورودي يك خروج منتهي مي شود.حداكثر طول دسترس خروج براي مكانهايي كه داراي محتويات پر خطر 23 متر مي باشد.

تمام راههايي كه بعنوان دسترس خروج براي تخليه افرادي كه با تعداد بيش از 30 نفر در نظر گرفته شوند بايد توسط ساختاري يا حداقل يك ساعت مقاوم حريق از ديگر بخشهاي بنا مجزا شده و درهايي كه به آنها باز مي شوند داراي زمان دست كم 20 دقيقه محافظت حريق باشند.طرح و نصب اين درها بايد بگونه اي انجام شود كه احتمال نشت دود از آنها به حداقل ممكن كاهش يابد.

 

خروج :
آن بخش از راه خروج است كه از ديگر بخشهاي بنا مجزا شده وفضاي عبور امن ومحافظت شده اي به منظور دستيابي متصرفان به بخشي تخليه خروج فراهم آورد كه عبارتند از درگاههاي خروج : گذرگاههاي خروج پلكان خروج كه در برابر حريق هاي مورد انتظار درساير قسمتهاي بنا محافظت شده باشند .

ساختارهاي جداكننده خروج در بناهاي با ارتفاع 4 طبقه وبيشتر وبناهاي با تصرف مخاطره آميز بايد با ديوارهاي غير سوختني ، حداقل 2 ساعت مقاوم در برابر حريق مجزا شوند . در مواردي كه تمام بنا توسط شبكه بارنده (Sprinkler ) محافظت   مي شود ، ساعت مقاومت حريق به يك ساعت كاهش مي يابد . تمام بنا هاي 4 طبقه وبيشتر هر پاگرد پله كه همسطح طبقه اي واقع شود بايد داراي شماره آن طبقه را مشخص ودر ارتفاع تقريباً 1/5 متري از كف نصب گردد .

 

تعداد راه هاي خروج
هنگام بروز حريق ، ساكنين بايد بتوانند يا از ساختمان خارج شوند يا در محلي پناه بگيرند كه آتش ودود در آن نفوذ نمي كند . هر راه خروج بايد به يك مسير محافظت شده ، پلكان حفاظت شده يا خارج ساختمان ختم شود .

اتاق يا فضاي مجاز                                                                   حداقل تعداد خروجي

زير زمين                                                                                              2

50نفر ساكن يا بيشتر                                                                                 2

500 نفر ساكن يا بيشتر                                                                              3

1000 نفر ساكن يا بيشتر                                                                             4

براي هر طبقه ساختمان                                                                            2

 


 استراتژي طراحي پلكان خروج

پلكان مركزي : پلكان مركزي يك استراتژي نا مطلوب گريختن است ، زيرا در صورت پرشدن راهرو از دود راه هاي خروجي نمي تواند مورد استفاده قرار گيرد . ولي افزودن يك بالكن خارجي امكان نجات را بيشتر مي كند .

پلكان انتهايي : وجود پلكان در دو انتهاي راهرو ودو راه خروجي ايجاد مي كند واكثر افراد مي توانند راه كوتاهي براي خروج طي كنند .
پلكان خروجي : پلكان خارجي محافظت شده يك مسير بي دود براي گريختن فراهم مي كند .

خروجيها ودسترسي به آنها
 
مسير رسيدن به خروجي بايد عاري از دود وآتش باشد وهميشه ساكنين به آن دسترسي داشته باشند خروجي ها بايد هميشه دور از هم باشند تا يك آتش سوزي همه آنها را مسدود نكند . خروجي ها را در انتهاي راهرو هاي مستقيم به صورت شكل زير يا در محل برخورد دو راهرو قرار دهيد .

عرض خروجي :
واحد استاندارد عرض خروجي در محاسبات ، 22 اينچ است كه عرض يك انسان بزرگ سال ايستاده است توجه كنيد كه فرد بزرگ سال در حال راه رفتن 28 اينچ جا مي خواهد زيرا بدن او در حال حركت است . حداقل جا براي صندلي چرخدار 32 اينچ 27 اينچ براي عرض صندلي و5 اينچ براي حركت دست وبراي كسي كه با عصا راه مي رود 33 اينچ است

محاسبه عرض واحد خروجي

عرض واحد خروجي را مي توان از فرمول زير بدست آورد :
A = مساحت طبقه بر حسب فوت متر مربع                             W= A/(DC)
D= تراكم ساكنين بر حسب نفر به فوت مربع (بر اساس آيين نامه يا شرايط واقعي ، هر كدام كه عرض W بزرگتري بدست مي دهد)
C= ظرفيت به ازاي عرض واحد خروجي (تعداد افرادي كه مي توانند در هر دقيقه از يك نقطه بگذرند.)

مسئله نمونه
يك ساختمان اداري با زير بناي 9000 فوت مربع در هر طبقه مد نظر است تراكم ساكنين (A )  100  فوت مربع براي هر نفر وظرفيت پلكان خروجي( C) 60 نفر در واحد عرضي خروجي است . (ظرفيت براي ساختمانهاي مسكوني وموسسه اي از ساختمانهاي اداري كمتر است زيرا معمولاً ساكنين ساختمان هاي اداري ، بيدار ، هوشيار واز لحاظ فيزيكي توانا هستند عرض پلكان خروجي بايد چند واحد باشد ؟
نكاتي چند ازمسير هاي راه خروج
هر بناي آپارتماني با حداكثر 5 طبقه بالاتر از همكف به ارتفاع حداكثر 18 متر با حداكثر 4 واحد مسكوني در هر طبقه به شرط تطبيق با ظوابط زير مي تواند فقط يك پلكان خروجي داشته باشد .

الف ) پلكان خروجي توسط موانع حريق با حداقل 1 ساعت مقاومت ودرهاي حريق با نرخ 1ساعت محافظت حريق ، واقع در بين پلكان وآن بنا را محافظت كنند .
ب) راهروهايي كه بعنوان دسترسي خروج مورد استفاده واقع مي شوند حداقل 1ساعت مقاومت حريق داشته باشند.
ج) فاصله عبوري بين در ورودي هر واحد مسكوني تا پلكان خروج ، از 10 متر بيشتر نباشد .

 

2) حداكثر طول مجاز راهروهاي بن بست 10 متر ميباشد ، مگر آنكه تمام بنا توسط شبكه با رنده خودكار محافظت شود كه در آن صورت اين طول مي تواند به 15 متر افزايش يابد .
3) در داخل واحد هاي مسكوني مستقل ، فاصله عبوري تا رسيدن به راهروي دسترسي خروجي ، نبايد از 23 متر بيشتر شود مگر در مواردي كه بنا توسط شبكه بارنده خودكار محافظت ميشود كه درآن صورت اين فاصله مي تواند حداكثر به 38 متر افزايش يابد .

4) تعداد وموقعيت خروجها بايد به گونه اي باشد كه در راهروهاي دسترسي خروج ، فاصله بين در ورودي هر واحد مسكوني تا نزديكترين خروج ، حداكثر از30 متر بيشتر نشود ، مگر آنكه تمام بنا توسط شبكه با رنده خودكار محافظت شود كه در آن صورت فاصله مورد نظر مي تواند حداكثر به 60 متر افزايش يابد .

 

درهاي حريق بند
تمام درهايي كه در راه خروج واقع مي شوند بايد دست كم 80 سانتي متر عرض مفيد داشته باشند . در مواردي كه ازدرهاي دو لگنه استفاده شود دست كم يكي از لنگه ها بايد داراي 80 سانتي متر عرض مفيد باشد.همچنين عرض هيچ در يك لگنه نبايد از 120 سانتي متر بيشتر باشد .سطح كف در دو سمت هر در يا درگاه بايد افقي وهم تراز باشد . ايجاد اختلاف سطح در دو قسمت در گاهها تا فاصله دست كم به اندزه عرضي بزرگترين لنگه در ها مجاز نخواهد بود .تمام درهاي واقع در راه خروج بايد از نوع لولايي كه بر پاشنه مي چرخند باشند .
 درهاي واقع در راههاي خروج بايد طوري طراحي ، ساخته ، نصب وتنظيم شوند كه در تمام اوقات استفاده ازبنا ازسمت داخل به آساني وفوريت قابل بازشدن بوده وهيچ  عامل باز دارنده اي مانند قفل مانع خروج بموقع يا فرار متصرفان نشود



درهاي حريق بايد كاملاً بسته وقفل شوند تا موثري در مقابل گسترش آتش باشند در ها بايد خود به خود بسته شوند پانلهاي شيشه اي مسلح نمي توانند سطح بزرگي داشته باشند .

پلكان خروجي
تمام پلكان هايي كه در راه خروج واقع شوند بايد داراي ساختاري پايدار وثابت باشند . عرض راه پله ها وپاگرد ها نبايد در هيچ قسمت از طول مسير كاهش يابد .پا خور تمام پله ها بايد از يك جنس وبا يك نوع پرداخت بوده وتمام تدابير لازم به منظور مما نعت از لغزندگي بر روي سطح هر راه پله بايد دست كم 110 سانتي متر عرضي مفيد داشته باشد مگر آنكه مجموع تعداد متصرفان تمام طبقات استفاده كننده ازراه پله كمتر از 50 نفر باشد كه در آن صورت عرض مفيد مي تواند به حداقل 90 سانتي متر كاهش داده شود . همچنين هر راه پله بايد دست كم 205 سانتي متر تا سقف بالاي خود ارتفاع داشته وبين هر دو پاگرد متوالي آن حداكثر فاصله قائم 370 سانتي متر باشد.
ارتفاع پيشاني پله حداكثر 18 وحداقل 10 سانتي متر خواهد بود وعرض هر پا خور بايد به حداقل 28 سانتي متر وحداكثر 2درصد شيب داشته باشد .
آنها اتخاذ گردد.

 


 استفاده از پله هاي ما رپيج در راههاي خروج براي حداكثر 5نفر مجاز خواهد بود . مشروط به آنكه با رعايت ضوابط زير طراحي مي شوند.
 عرض مفيد پله از 65 سانتي متر كمتر نباشند .
 ارتفاع هر پله از 24 سانتي متر بيشتر نباشد
اندازه پا خور هر پله در فاصله 30 سانتي متر از باريكترين قسمت پله حداقل 20 سانتي متر باشد .
تمام كف پله ها يك شكل ويك اندازه باشد .


 زمان براي خروج ساكنين از ساختمان ، زماني محدود است .حداكثر طول مسير مجاز ، به نوع كاربري ساختمان ، خطر آتش سوزي و توانايي بدني وآمادگي ساكنان ساختمان بستگي دارد

روشنايي وعلامتگذاري راههاي خروج
علائم خروجي بايد قابل روئيت وخوانا باشند وهرگز نبايد تحت تاثير نورهاي شديد يا تصاوير مبهم وناخوانا قرار گيرند . مطالعات صورت گرفته توسط دانشگاه ماري لند در شرايط شبيه سازي شده نشان مي دهند هنگام وجود دود نورهاي زرد ونارنجي رنگهاي بسيار موثري براي روشن نمودن علائم خروجي هستند

تمام دسترسيهاي خروج بايد با علامتهاي تاييد شده كه سمت وجهت دستيابي به خروج را با پيكان نشان مي دهد مشخص شوند تعداد وموقعيت اين علائم بايد به گونه اي انتخاب شود كه فاصله هيچ نقطه اي از دسترس خروج تا نزديكترين علامت قابل مشاهده از 30متر بيشتر نشود .

 

تمام خروج هاي هر بنا بايد با علامتهاي خروج مشخص شوند . علامت هر خروج بايد در موقعيتي نصب شود كه از تمام جهات دسترسي به آن خروج به آساني ديده شود .
علائم خروج بايد ساده وقابل فهم براي همگان بوده وكلمه خروج را بطور ساده خوانا وآشكار نشان دهند.
هر يك از علائم خروج بايد بوسيله يك منبع نور وقابل اطمينان از روشنايي مناسب برخوردار باشد
شدت روشنايي علائم چه از بيرون وچه از داخل نور پردازي مي شوند نبايد كمتر از 54 لوكس باشد.

ويژگي هاي لازم براي خروجي ها

تراكم ساكنين عبارت است از تعداد افرادي كه بايد براي ايشان خروجي تامين شود .جدول زير تراكم ساكنين (A )  برحسب فوت ربع برنفر را براي ساختمانهاي مختلف نشان مي دهد اگر در زمان طراحي ساختمان تعداد افراد ساكن معلوم است ، بايد آن را در محاسبات به كار برد . ظرفيت C)) تعداد افراد بر واحد عرض خروجي است كه مي توانند در عرض يك دقيقه ازيك نقطه مسير خروجي بگذرند . براي اين كه زمان تخليه با بقيه محاسبات سازگار باشد ظرفيت را براي ساختمان هاي مختلف از جدول زير مي يا بيم .

 

نوع تصرف               تراكم a) )فوت مربع برنفر  ظرفيت cنفر بر واحد عرضي خروجي        خروجي افقي        خروجي پلكان
مسكوني                                                                       200                                                                      60                  45
آموزشي                                                                                                                                                                       60  
كلاس درسي                                                               20                                                                          100                 60
گارگاه ها                                                                    50                                                                                       100    
موسسات                                                                                                                                                                                    22
محل معالجه                                                               240                                                   30
خوابگاه                                                               120                                                        30
اجتماعات
صندلي ثابت                                                                 15                                                  100
بدون صندلي ثابت                                                   7                                                           100
محل هاي ايستاده                                                    3                                                           100
دفتر                                                                   100                                                       100
تجاري
طبقه اول                                                                         30                                                       100                                                     
بقيه طبقات                                                                       60                                                      100
صنعتي                                                                          100                                                      100
انبار                                                                   300                                                        60
محل هاي خطر ناك                                              100                                                                     60

جدول واحد تصرف در بناهاي مختلف برحسب متر مربع به ازاي هر نفر

محدود كردن حريق

محدود كردن حريق جهت نيل به دو هدف اصلي ايمني حريق است ، حفاظت جان وحفاظت اموال ، حفاظت اموال از طريق محدود كردن گسترش حريق و ايجاد مقاومت حريق در اجزاء ساختمان و حفاظت جان از طريق محدود كردن انتشار دود و پيش بيني پناهگاه هايي در داخل ساختمان كه سكنه بتوانند در امان باشند امكان پذير است . اين مفهوم از پناهگاه بخصوص در شرايطي اهميت دارد كه تخليه سكنه از ساختمان بسيار وقت گير يا خطر ناك باشد . تخليه شديد و سريع بيماران به بيرون از بيمارستان ممكن است خطرات جاني بيشتري نسبت به خطرات حريق ( كه سعي مي شود از آن پرهيز گردد ) در بر داشته باشد . غالباً حرارت براي مصالح و اسكلت ساختمانها و دود نيز براي سكنه آن بسيار خطر ناك است . لازم است معيارهاي مهار آتش اين خطرات را در مد نظر داشته و انتشار دود وگرما را متوقف نمود . ممكن است روشهاي محدود كردن حريق به صورت فعال Active  و غير فعال Passive طراحي مي شوند .در روشهاي فعال لازم است ارتباطات به شكلي اتفاق افتد تا مردم و وسايل را از وجود حريق مطلع نموده و آنها را جهت اتخاذ اقداماتي براي محدود كردن انتشار حريق سازماندهي كند . بيشتر روشهاي فعال محدود كردن حريق به كنترل دود مربوط مي شوند و به تعيين لحظه بروز آتش متكي هستند . شايع ترين روشهاي فعال ايمني حريق آب پاشها (دوشها) و ديگر روشهاي اطفاء خودكار حريق است .

روشهاي غير فعال محدود كردن حريق به خصوصيات اسكلت ساختمان ، تقسيمات جزئي و عايق بودن آن مربوط مي شود . آنها عمر ساختمان را افزايش داده و اغلب به عنوان استحكاماتي در برابر گسترش حريق به حساب مي آيند . اين گونه روشهاي غير فعال را مي توان تحت عنوان سه گروه زير در نظر گرفت :

.1حفاظت اسكلتي – حفاظت در مقابل اثرات گرماي توليد شده بر اجزاي اساسي ساختمان به ستون ها ، ديوارهاي زير بار ، كف

.2تقسيم بندي – تقسيم بندي ساختمان به قسمتهاي مختلف و مقاومت حريق و دود حاصل از اين گونه تقسيم بندي ، ديواره هاي داخلي ، درها وكف ها

.3عايق بودن – حفاظت حاصل از عايق بودن ساختمان كه براي مردم ، املاك و اموال همجوار و همچنين ساختمان و ديوارهاي خارجي و بامها وسكنه آنها (از حريق اموال واثاثيه مجاور ) ايجاد  مي شود.

 

روشهاي غير فعال

 

.1حفاظت اجزا ء ساختماني ( اسكت )

.2مقاومت حريق

.1حفاظت اجزا ء ساختماني ( اسكت )
ميزاني از حفاظت حريق كه براي اجزاء ساختماني مناسب است به لزوم فرار و اطفاء حريق بستگي دارد . اول آن كه فرار از ساختمان چه مدتي طول مي كشد . آيا ايمني سكنه ساختمان به پيش بيني پناهگاه در درون ساختمان بستگي دارد دوم آن كه لازم است مامورين آتش نشاني در داخل ساختمان كار كنند و ضروري است كه اسكلت ساختمان پا برجا بماند بنابراين ساختمان بعد از حريق بايد قابل بازسازي باشد . اگر لازم است ساختمان فقط تا تخليه تمام سكنه پا بر جا بماند در اين صورت حفاظت اسكلت ضروري ممكن است فقط زمان كوتاهي دوام يابد .شايد نيم ساعت چنانچه استراتژي ايمني جاني بر پيش بيني پناهگاه در ساختمان تاكيد دارد يا در صورتي كه لازم است آتش نشانان به طور ايمن در ساختمان كار كنند حفاظت بيشتري (مثلاً يك ساعت يا بيشتر ) لازم است . ميزان مقاومت حريقي كه بايد ايجاد شود به بار سوخت ساختمان بستگي دارد . در عمل به طور تقريبي مي توان ساختمانها را از اين نظر به  گروه هاي زير تقسيم بندي نمود.

با توجه به جدول فوق جدول زير طول مدت زمان پيشنهادي مقاومت حريق (برحسب دقيقه ) را نشان  مي دهد .

پس از برآورد مدت زماني كه اسكلت ساختمان بايد در برابر اثرات گرما دوام يابد ، طراحي اجزاء اسكلت براي ايجاد اين مقدار از ايمني ممكن مي شود . مشكل ديگري كه براي اجزاء ساختماني در حريق وجود دارد اين است كه ريزش مداوم ساختمان مي تواند باري را كه اين اجزاء بايد تحمل كنند افزايش دهد . اگر اساسي يك ساختمان براي دوام و بقا تهيه شده باشد در طراحي ميزان حفاظت حريق مورد نياز ، لازم است اضافه وزني كه ممكن است در نتيجه ريزش طبقات بالاتر بر پايه وارد گردد در نظر گرفته شود .

.2مقاومت حريق
توانايي هر قسمت از اسكلت ساختمان براي پايدار ماندن آن تا زماني كه تحت تاثير اثرات گرماست با عنوان مقاومت حريق آن قسمت مشخص شده و معمولاً به وسيله زمان اندازه گيري مي شود و در اين روش نه تنها مقاومت حريق اجزاء بلكه بايد مقاومت حريق كلي اندازه گيري شود . مقاومت حريق يك جزء يا مجموعه اي از اجزاء : در ارتباط با توانايي مقاومت آن در مقابل آتش براي حفظ ظرفيت تحمل بار ، انسجام و عايق بودنش اندازه گيري مي شود .
ظرفيت تحمل بار Load Bearing Capacity : مجموعه استحكام وايستادگي جهت دار مصالح در برابر حريق مي باشد .

ظرفيت تحمل بار Load Bearing Capacity : مجموعه استحكام وايستادگي جهت دار مصالح در برابر حريق مي باشد .
انسجام Integrity : مجموعه توانايي آن در مقاومت در برابر شوك حرارتي وشكستن وحفظ چسبندگي وپيوستگي آن مي باشد .
عايق بودن  Insulation يك ماده ، بميزان انتقال گرماي آن بستگي دارد .

وقتي مقاومت حريق يك مجموعه اسكلت را در نظر مي گيريم مهندسي ايمني بايد در نظر داشته باشد كه ممكن است تفاوت هاي فاحشي بين كار آيي مجموعه ها در شرايط آزمايش وشرايط واقعي وجود داشته باشد نمونه هاي تحت آزمايش معمولاً از توليدات تازه وجديد بوده وبديهي است كه اين مقاومت حريق در حمل توليد و ساختمان بوسيله اثرات صدمات مكانيكي ، آب و هوا يا انتقال گرما در معرض خطر قرار نگيرد.طرح بايد از آنچه احتمالاًدر عمر ساختمان اتفاق مي افتد آگاه باشد و در مرحله طراحي آن را منظور نمايد.

روش آزمايش و اندازه گيري مقاومت اجزا و اعضاي ساختمان در مقابل حريق در جزوه اي با شماره    ASTM  E119 (American Cociety For Testing And Materials ) منتشر شده است.روشهاي مشابهي نيز توسط بعضي مؤسسات و سازمانهاي ديگر تنظيم شده است.

.1 مؤسسه ملي استانداردهاي آمريكا   جزوه ANSI  A2.1

.2سازمان حفاظت از حريق آمريكا  جزوه   NFPA  251

.3اتحاديه بيمه گران آتش سوزي آمريكا    جزوه UL 263

.4مؤسسه استانداردهاي بريتانيا   جزوه   BS476

 

سابقه مقاومت يابي و آزمايش ساختمان در برابر حريق به سالها قبل از 1918 باز مي گردد.در اوايل دهه 1903 يك كنگره بين المللي تحت نظارت يك كميته انگليسي مقرراتي تدوين و توصيه كرد كه به كمك آن براي اولين بار شيوه هاي متعدد آزمايش بصورت استاندارد درآمد.اين استاندارد قديمي و در اصل انگليسي ، روشهاي آزمايش براي كفها ،سقفها و مصالح مورد استفاده در ساختمان را معرفي كرده و تقسيم كننده هاي داخلي و درها را شناسايي نموده بر اين اساس اجزاء ،مصالح مورد مصرف در ساختمان از نظر مقاومت به سه گروه اصلي كاملاًمقاوه،نيمه مقاوم و داراي مقاومت موقت دسته بندي مي شوند.براي مثال ، حد مقاومت موقت در مورد سقفها و يا كفها وقتي بدست مي آمد كه سقف در حرارت 815 درجه سانتي گراد بدون داشتن بار اضافي تواند براي مدت يك ساعت مقاومت كند و اگر با باري برابر 820 كيلو گرم بر متر مربع در حرارت 980 درجه سانتيگراد 2 ساعت دوام مي آورد در گروه نيمه مقاوم بود.براي قرار گرفتن در گروه كاملاً مقاوم شرايط سفت تري وجود داشت و آن اينكه با باري برابر 1365 كيلوگرم بر متر مربع در حرارت 980 درجه سانتي گراد بتواند 4 ساعت ايستادگي كند.

در دهه 1920 براي جلوگيري از بروز آتش سوزيهايي پيشنهاد شد كه بر اساس اجناس و مواد سوختني موجود در هر ساختمان ، مقررات و ضوابطي به عنوان دوام و مقاومت در برابر حريق ، تعيين و اعمال شود.به اين معني كه هر چه بار حريق (مقدار مواد سوختني موجود در ساختمان نسبت به سطح زير بنا) بيشتر باشد.اعضاي ساختمان بايد دوام و مقاومت بيشتري در برابر حريق داشته باشد.براي ساخت بار حريق ، معياري لازم بود تا به كمك آن نحوه دخالت مواد سوختني در آتش و چگونگي تأثير اجناس مختلف به حريق مقايسه و ارزيابي شود .به همين منظور تصميم گرفته شد كه مقدار كل حرارتي كه از انواع مواد سوختني توليد مي شود با وزني از چوب خشككه به همان مقدار انرژي حرارتي توليد مي كند مقايسه شود.